کد خبر : 2928
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۶

سیمای شهر بهار در سه ماه اول اشغال روس ها

سیمای شهر بهار در سه ماه اول اشغال روس ها

روس های متجاوز در دهه اول اسفند سال ۱۳۳۴ ه.ق وارد بهار شدند. در هوای بسیار سرد آن زمانی ، مراکز عمومی چون مساجد و انبارهای حکومتی و برخی ازخانه ها اشرافی چون خانه حسن و قاسم و آسیاب ها و انبار آنها و انبار سوخت حمام ها که حمام تونه نامیده می شدند را به زور اشغال می کنند.

روس های متجاوز در دهه اول اسفند سال ۱۳۳۴ ه.ق وارد بهار شدند. در هوای بسیار سرد آن زمانی ، مراکز عمومی چون مساجد و انبارهای حکومتی و برخی ازخانه ها اشرافی چون خانه حسن و قاسم و آسیاب ها و انبار آنها و انبار سوخت حمام ها که حمام تونه نامیده می شدند را به زور اشغال می کنند.

مقر فرماندهی را خانه حاج عسکر قرار داده. به سرعت برف روبی در قبرستان کنونی و باغ های اطراف آن توسط سربازان روسی شروع شده چادرها بر پا می گردد. منطقه وسیعی از باغ (عبدل) مسطح شده تاک های انگور و درختان آن کنده شده به میدان مشق تبدیل میگردد.

چهار روز طول کشید تا محیط برای سان دیدن فرماندهان روسی آماده شود. به غیر از روز اول که مردم شاهد شکستن در خانه خود بودند و غارت در سطح محدود انجام شد. اذیت و آزار کمی را در ابن دو سه روز اول از ورود روس ها می بینیم. از روز چهارم مارش نظامی و تمرینات نظامی روس ها در باغ (عبدل) شروع شده مردم ساعتی بعد از هر اذان صبح از خانه های مشرف بر قبرستان از پشت بام های سبزعلی و گلشن و ایمان و حسین علی و عیوض به تماشای تازه وارد آن سواره و پیاده و حرکت دادن توپ ها و ادوات نظامی درمیدان مقش می شوند.

ایوان کرینف فرمانده کل و نیکایفر از دسته پنجم و چخوف و پوشکین و تروفسکی فرماندهان پیاده نظام و سواره نظام و توپ خانه از نظامیان با مارش نظامی سان میدیدند. آنگاه سربازان بعد صبحانه به مساجد بهار که به طویله نگهداری اسبان تبدیل شده بود رفته به تیمار اسبان و قاطران و تغذیه آنها می پرداختند.

ساعاتی بعد رفت آمد سربازان روسی در محله های شهرمان بهار در دستجات چهار و پنج نفری شروع می شد. مغازه های خیاطی آقا بالاخان و استادش شکرالله و کفش دوزی های رجب و حبیب و احمد باکوله که مدتی در باکو بوده و زبان روسی را خوب میدانسته و استاد وهاب چنگر و قفل ساز و آهنگر و قهوه خانه علی نشعه که معروف شده بود جایگاه آنها می شود. هنور هفته ای از ورود این مهمانان ناخوانده نمی گذرد که خبر هائی در بهار می پیچد که سربازان روسی به زور از خانه سهراب و ممد ولی چند راس گوسفند برده و تقاضای ماتشکه میکرده اند.

این اتفاق در محله قلعه رخ داده و مردانی از قلعه چون سهراب و اردلان و غلام به اتفاق مباشر ارباب و شیخ زینال و شیخ ابوالقاسم و شفیع به آقدوازه آمده و از استاد علی حسین و کربلائی نعمت و سید اسد و حکیم ابرام و ابراهیم الله رضا در خواست کمک می کنند و در طی نشستی در کاروان سرای ملک تصمیم به رفتن به خانه حاج رستم گرفته شده که در اٌرته محله زندگی می کرده است. زیرا که حاج رستم از ثروتمندان بهار بوده و خرید اذوقه روس ها را به عهده داشته و روس ها میانه خوبی با وی داشته اند

در همین روز تیمور و عبدالله از فرزندان حاج رستم به اتفاق میرزارضا که مدتی در روسیه بوده و زبان روسی را خوب می دانسته به خانه حاج عسگر رفته و از روس ها تقاضای مذاکره در این باره می شود انتظار مذاکره چند روز طول می کشد دامنه تعدی به حریم خانه ها و غارت اموال از احشام و مرغ و خروس گرفته تا مویز و شیره انگور و گندم و جو گسترش می یابد طی چند روز گویا دو ملاقات صورت می گیرد هر بار روس ها قول می دهند و عمل نمی کنند.

عید نزدیک است هوا برفی جوانان بهار به رسم هر سال آدم برفی درست می کنند بزرگ ترین آدم برفی طی چند سال گذشته امسال در ورودی به قبرستان ساخته می شود. ایده آن با علی فرزندحسین علی است جوان شجاع و زیبا که از زیبائی او و حسن اخلاقش با موهای فرفر و باکلاه بخارائی در تاریخ بهار یادی به میان آمده است. که یک سرباز روسی با پالتو بلند و کلاه روسی که زیر پالتو خود مرغی را دزدیده و درحال فرار است که مردم به دنبال او و به سخره کشیدن او هستند را نشان می دهد.

که جذابیت آن آدم برفی روس ها را نیز به تماشای آن می کشاند و تقریبا تمام اهالی بهار در این جشن سالانه حضور پیدا می کنند آدم برفی درست کردن از تفریحات آن زمانی بوده و رسم و آیین خاصی داشته و هر ساله جشنی در نزدبکی عید گرفته می شده که حتما تاریخ دوستان و نویسندگان و گردآورندگان این آیین ها و آداب و رسوم شهرمان چون آقای سلیم سلیمی موید عزیز و آقای ناصر یوسف زاده عزیز مطالبی در این باره جمع آوری کرده و دارند داشته است.

باری این بار مردم ما با این عمل به اشغال و اشغال گر نه گفته و آنان را به سخره می گیرند و عصرگاه دم غروب با روشن کردن آتش در اطراف این نماد آشغال او را ذوب کرده و زیباترین شیوه مبارزه مدنی را به نمایش می گذارند. عید آن سال در زیر چکمه اشغال و اشغال گران با مراسم قازیان قازیان و با آتش افروزی و دیدوبازدید عمومی صورت می گیرد.

مردم بهار امسال با فروش گندم و جو و احشام خود به حاج رستم ها و مسلم ها دلالان روس ها در خرید و فروش و با قیمت سه برابر هر سال کسب درآمد خوبی داشته اند و خرید لباس های فاخر برای خانواده و خرید قالی های آن چنانی ظرف و ظروف مسی که تا آن زمان مختص ثروتمندان بود و سماورهای روسی و ظرف و ظروف لوکس و نیاز های عید جهت پذیرائی اقوام و همسایگان نسبت به سال های قبل عید باشکوه را برگزار می کنند.

در این یک ماهه اشغال بهار توسط روس ها این زنان ما بودندکه از حضور در مجامع عمومی منع می شوند با رفتن مرد ها به مزارع و شروع فصل کشت و کار دامنه فعالیت سربازان روس ها و درگیری های فیزیکی درمحله های (ارته مله) و (آقدروازه) و (تپه لر) گزارش می گردد. علنا سربازان روس به خانه ها وارد شده و مزاحمت هائی را ایجاد می کنند و مرغ و خروس و تخم مرغ طلبیدن از خانه ها به زور گرفتن و بردن آنها عادی شده است و این رویه در ماه دوم اشغال رایج بوده دراین دو ماه حمام های عمومی چون کهنه حمام پذیرش ده ها نفری سربازان روس ها و افسران آنها هم بدون پرداخت وجه و پذیرائی با چای دارچینی تعجبی نداشت در آن زمان شروع حمام ها از اذان صبح تا طلوع آفتاب مختص مردان و از طلوع آفتاب تا عصر مختص زنان و از عصر تا شامگاه برای مردان بوده که سربازان روسی به هیچ قاعده و قانون پایبند نبودند و به قانون دیرینه حاکم بر حمام ها بی توجه ای می کنند.

لذا مردم به اجبار زنان را از رفتن به حمام عمومی منع کرده. در ماه دوم اشغال عصرها در ورزشگاه های فصلی در قمسال درست در انتهای خیابان فدائیان کنونی تقریبا در سه راهی کوچه شهید حاجیلوئی کنونی زمین شنی وجود داشت که هر سال درفصل بهار شخم زده می شد و به ورزشگاه تبدیل می شد و جوانان در آنجا به کشتی، زوبین برداری و اسب دوانی می پرداختند که جاذبه خاصی هم برای روس ها داشت که کشتی به یاد ماندنی پهلوان شهرمان ابراهبم الله رضا و شکست خوردن پهلوان روسی ازخاطرات آن زمانی است که هنوز هم مردم بهار آنرا با آب وتاب با افتخار نقل می کنند.

چرا که این کشتی حیثیتی بوده است در ماه دوم هم مردم بهار به برکت فروش گندم و جو به سه برابر قیمت رونق اقتصادی خوبی داشته اند و ساخت و ساز رونق پیدا می کند و اکثرا مردم دست به ول خرجی های افراطی زده و تجمل گرائی و رفتن به همدان جهت خرید ها مد روز شده بود چند خواستگاری هم از این ماه به بعد توسط روس ها ازخانواده های بهاری ها صورت می گیرد. که و پیوند هائی هم دراین راستا ایجاد می گردد.

در اواخرماه دوم است که اولین نقطه تشکیل مبارزه مردمی و تشکیلات زیر زمینی ترور روس ها در آقدروازه شکل می گیرد و در ماه سوم است که جلسات شبانه درخانه کربلائی نعمت و ابراهیم الله رضا و سید اسد جهت مبارزه مسلحانه تشکیل می شود و هسته چند نفره ترور به فرماندهی آخان بیک و حسن پاشا و فیروزادو سید، اسد و ابراهیم الله رضا و غلامحسین و استاد علی حسین و مشدی عملا شکل می گیرد و مرگ همراه با قطع بعضی از اعضاء بدن یک سرباز روس درخانه باباخان در اواخرماه سوم اشغال توسط این تیم ترور و انتقال شبانه آن به غسال خانه، روس ها را در بهت و حیرت فرو میبرد.

اگر چه در این مدت سه ماه چند درگیری فیزیکی در سرچشمه آقدروازه و قهوه خانه علی نشعه و دیوان قلعسه و در کهنه حمام به صورت محدود با روس ها به وقوع پیوسته بود ولی این جدی ترین و اولین ترور است که گزارش گردیده و روس ها را به تحقیق در مورد این قتل واداشته است قبر این سرباز روسی به (گواورقبره) درقبرستان بهار میباشد که بنده جای آنرا دیده و میدانم ماه سوم اشغال با مرگ این سرباز روسی که بی نظیرترین تشیع جنازه تا آن زمان بوده. افق جدیدی در مبارزه مردم بهار به خصوص تیم ترور در راه آزادی و مبارزه مردمی باز می شود که متعاقبا منتشر خواهیم کرد.

برگرفته ازتاریخ بهار / دکترجعفر قادری / ۲۴ شهریور ۹۶ هجری شمسی

انتهای پیام/

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.